قرتی گری
قرتی گری یک سبک لباس پکشیدن بود که در قرن نوزدهم میلادی رواج پیدا کرد. بو برومل نخستین قرتی بود که توانست آداب و رسوم لباس پوشیدن اشراف زمانه خود را به کلی تغییر دهد. لباس های تنگ و چسبان و وقار و سنگینی از ویژگی های ظاهر یک قرتی به شمار می رفت. در واقع برای قرتی ها ظاهر، هدف و غایت نهایی بود نه یک اصل حاشیه ای و فرعی. آن ها بسیار وسواسی و مشکل پسند بودند. شاید بتوان پایه های سبک اوت کوتور را در این میان یافت. جایی که آراستگی شخصی و منطقی ، ژست برتری ، برازندگی و وقار و منش بوالهوسانه ای که به شخص اجازه میداد اصول شیک پوشی آداب بی نقص فرهیختگی و بالاتر از همه ژست عامدانه بی تفاوتی خاص خود را ایجاد نماید.
بی اعتناییِ خود خواسته یا به گفته بودلر " قرتی یا بی تفاوت است یا بدان تظاهر می کند" در فرهنگ لباس پوشیدن یک قرتی کاملا به چشم می خورد. برومل با هوش و ذکاوت خود توانست به دایره دوستان نزدیک جرج چهارم راه پیدا کند و تاثیر شگرفی بر مد برتانیا بگذارد. رد کردن سبک اشرافی و کلاه گیش های مرسوم از دست آورد های نفوذ وی به دربار ولیعهد بود.
لباس های خوش دوخت و کارآمدی چون مانتو زنانه خوش دوخت عصر ویکتوریا، لباس های سوارکاری مردانه و زنانه که کت های چاک دار تیره و شلوار مردانه ای که برش های آن از مدل های سه ربع و چسبان اقتباس می شد، به منزله
تسلیم در برابر مختصر خودنمایی های ذاتی تلقی می گردید. پیشرفت های زمانه نیز توانست کمک زیادی به جنبش قرتی گری نماید. این پیرفت ها شامل تولید منسوجات و تکنیکهای خیاطی بود.
فلسفه قرتی گری بعد از برومل نیز به حیات خود ادامه داد و هر دوره و هر سرزمینی به فراخور خود با خیل قرتی های روبرو شد.
کنت ارُسه فرانسوی تبار، اسکار وایلد و تام ولف توانستند نقش زیادی ره در زیبایی شناسی و گسترش نگاه احترام آمیز به ظاهر افراد ایفا کنند.
Comments
Post a Comment